۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

ستار افتخارمه.. تاج سرمه..من گریه نمیکنم.. بهش افتخار میکنم

این فریاد مادر و خواهر ستار بهشتی در مراسم چهلم ستار است.. مراسمی که حتی یک شعار سیاسی در آن داده نشد که از نظر ولیان فقیه اقدام علیه امنیت ملی !! قلمداد شود. اما با اینحال در پایان مورد حمله ماموران انتظامی جمهوری اسلامی قرار گرفت!
این درد را به که بگوئیم!؟ در مملکت ما فرزندت، عزیزت... را میگیرند... زیر شکنجه تکه پاره میکنند... جسد غرقه به خونش را تحویلت میدهند...
بعد وقتی می خواهی برایش مراسم بگیری بجرم در دست گرفتن عکس عزیزت در جلوی چشم مردم کتکت میزنند!! ... مادر 75 ساله ستار را بعد از کتک زدن هل می دهند و می گویند : " پیرزن عوضی "!!! بیشرم ها ! چه کسی عوضی است!؟ آن ....... و یا یک مادر پیر که فرزندش را کشته اید!؟...غیرت چه کسی از این حادثه بجوش نمی آید؟... چه کسی امروز این خبر را شنید و بخود نلرزید؟....مگر مادر و خواهر ستار چه گفته اند که این چنین وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند؟ در سرزمینی که دختران جوان را بجرم بیرون بودن چند تار مویشان شلاق میزنند... روسری خواهر ستار را ماموران جمهوری اسلامی از سرش کشیده اند.... آخر در کدام سرزمین بجرم عزیز داشتن پسر و برادرت مورد حمله قرارت میدهند!! ما در کدام سرزمین ویران زندگی میکنیم!؟.. این چگونه نظامی است که از یک مادر پیر و یک دختر جوان که عکس برادرش را بر سر دست گرفته، وحشت دارد... این چگونه حکومتی است که از جسد ستارها نیز می ترسد.... برادری را میکشند برادر دیگرش را بجرم حضور بر سر مزارش دستگیر میکنند..پیرمردی که به یاری این خانواده برخاسته را نیز دستگیر میکنند...
آری! رژیم ولیان فقیه بخوبی میداند که اگر این چنین نکند دهها هزار نفر بر سر مزار ستارها حضور خواهند یافت.... میداند اگر اختناق را هر روز چند برابر نکند... حکومتش یک روز دوام نخواهد آورد.

باید خون گریست در سرزمینی که جان و حرمت آدمی را این چنین به بازی گرفته اند!


عاطفه اقبال – 23 آذر 91 برابر با 13 دسامبر 2012




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر