۱۳۹۵ آذر ۱۳, شنبه

یقین شبنم مددزاده یا یقین مردم ایران!؟



خانم شبنم مددزاده در قسمت پایانی سخنانی در مراسم مجاهدین در پاریس می گوید :
" مردم ایران یقین دارند که سرنگونی این رژیم، رژیمی که کمر به نابودی انسان و انسانیت بسته است به دست سازمان پرافتخار مجاهدین و شورای ملی مقاومت محقق خواهد شد. " !!
باید توضیح دهم که خانم مددزاده یک زندانی سیاسی است که پنج سال در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی بدون حتی یکروز مرخصی، همراه با برادرش زیر شکنجه دژخیمان بوده است. آزادی او و فرزاد برای من و تمامی فعالین حقوق بشر بسیار خوشحال کننده بوده و هست. شبنم با خروج از ایران و پیوستن به مجاهدین جایی که اکثر اعضایش خانواده اش در آن هستند، اکنون یک مجاهد است. برای همین مایلم از خانم مددزاده که من او را فردی قابل احترام به دلیل اعتراض و مقاومتش در مقابل جنایات رژیم جمهوری اسلامی میدانم، بپرسم :
" خانم مددزاده عزیز، شما چگونه به این یقین رسیده اید و بر روی چه اسنادی در یک جمع عمومی میگوئید که مردم ایران به سرنگونی رژیم توسط مجاهدین آنهم در شرایط فعلی یقین دارند!؟ به چه دلیل بعنوان نماینده تمامی مردم ایران سخن میگوئید؟ شما که پنج سال از مردم جدا بوده و بعد هم به خارج کشور آمده اید چگونه توسط تمامی مردم به این سرعت انتخاب شده اید که از قول آنها در رابطه با چنین انتخابی سخن بگوئید؟ آیا شما می توانید سخنان خود را حتی از قول همان تعداد زندانیان زن سیاسی که با هم در یک بند بوده اید، بیان کنید؟ چند در صد آن زندانیان سیاسی که با شما در یک بند بودند، از مجاهدین حمایت می کردند و به این یقینی که شما بیان می کنید، اعتقاد داشتند؟ شما اگر نگاه کوتاهی به آمار زندانیان سیاسی که از سال 88 به بعد از ایران خارج شده اند، بیاندازید خواهید دید که تعداد بسیار کمی از آنها به مجاهدین پیوسته اند و بقیه با وجود مشکلات اقتصادی که بعنوان یک پناهنده با آن روبرو بوده اند، ترجیح داده اند به مجاهدین نزدیک نشوند. خانم شبنم مددزاده شما میتوانید از قول خودتان بر پایه اعتقاداتتان در جمع خصوصی مجاهدین این یقین را هر چقدر میخواهید بیان کنید. اما وقتی چنین حرفی را در مراسمی که مجاهدین آنرا انعکاس بیرونی میدهند، میزنید، باید برای آن سند و مدرک ارائه دهید. من بسیار از آزادی شما از شکنجه گاه های جمهوری اسلامی خوشحالم ولی کاش بجای نماینده مردم ایران شدن، اندکی از درد و رنجی که مردم در نبودن یک اپوزیسیون جدی در مقابل سرکوب ولایت فقیه در این مدت سی و اندی سال کشیده اند، سخن می گفتید. کاش از اینکه مجاهدین، سازمانی که به قیمت خون فداکارترین فرزندان این ملت ریشه و قوام گرفته بود را با انقلاب ایدئولوژیک خود به فاضلاب های لیبرتی و اینک به برهوت آلبانی کشانده اند، سخن می گفتید و از جانب مردم خواستار پاسخگویی رهبران مجاهدین می شدید! خانم شبنم مددزاده عزیز، کاش قبل از اینکه بسرعت لباس مجاهدی بتن کنید، در جهت دفاع از همان مردمی که بخاطر آنها به زندان رفته اید، خواستار این می شدید که مجاهدین یک جمع بندی مختصر از کارهایی که در نزدیک به چهل سال گذشته در رابطه با سرنگونی رژیم انجام داده اند، به مردم ارائه دهند و غملکردهای خود را چه در رابطه با انقلاب ایدئولوژیک درونی و چه ارتباطات بیرونی خود توضیح دهند. و یک نقد کوچک نسبت به راهی که در این مدت رفته اند، بیان کنند!
من بسیار خوشحالم از اینکه مجاهدین اینک - و با تاخیر بسیار - به همان کاری که سالهاست توسط بسیاری از فعالین حقوق بشر و زندانیان سیاسی سابق انجام شده است و ادامه دارد. مبادرت کرده و به عدالت خواهی قتل عام زندانیان سیاسی برخاسته اند. - البته بدون اینکه به کارهای بسیاری که در گذشته در این راستا شده، اشاره کنند و دیدگاه قبلی خود را نقد کنند- و امیدوارم که به این کار سرعت بخشند و کارزار عدالت خواهی را تنها در نمایشات تبلیغی برای مطرح کردن خود نبینند و با لابی های که در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند پای رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را به دادگاه های بین المللی و بطور خاص به دادگاه لاهه بکشانند. در آن صورت می توان گفت که این کارزار نمایشی نبوده و کارکرد عملی در جهت دادخواهی داشته است.
سخن آخر اینکه: خانم مددزاده از جانب خودتان سخن بگوئید. یقین خود را به مردم ایران بسط ندهید که مجاهدین در این مدت با همین توهم به خطا رفته اند!
عاطفه اقبال - 14 آذر 95 برابر با 3 دسامبر 2016

۴ نظر:

  1. khanoome Eghbal
    az azadie Shabnam be haman andazeye rezhime jahanami narahatid!!!
    Ey kash zarei az sharafva vojdane Shabnamdar shoma bood ta az karhayetan tobe mikardid va khejalat mikeshidid!
    hamsoi ba rezhim ta koja???

    پاسخحذف
  2. شما خانم به خاطر خودفروشي سياسي كه كرديد و با رژيم ايران همسو هستيد بايد بگويم ننگ و خفت را براي خودت خريده اي مردم ايران ناكس و بي همه چيز را خوب مي شناسند كه تو وامثال تو هستند من با مجاهدين كاري ندارم ولي تو بايد شرم كني در اين سن و سال دستمال دست گرفته اي براي رژيمي كه همه دنيا مي دانند دارد گور به گور مي شود در ضمن لازم نگرده در سايت خودت از رژيم ايران بد بگويي اخه همه ميدانند تو از حادمان حرم ملا هستي

    پاسخحذف
  3. این هایی که یادداشت گذاشتن اگر حرفشان حق است چرا ناشناس باقی ماندن راست می گویید خودتون را معرفی کنید کسی مثل خانم اقبال پیدا شده که رو درروی کسانی که مدعی ازادی و دمکراسی می کنند ایستاده شما کجا بودید و هسید تا ببینید همین مجاهدین چی به روز اعضا خودشون اورده و می اوردن عزیزترین فرد خانواده و زندگیم در همین مجاهدین بود و به خاطر یکی دیگه که هنوز مونده متاسفانه نمی تونم خودم را معرفی کنم ولی شمایی که مدعی شده ای شما چرا خانم مدد زاده صدای ساز و اواز دهل را در مجاهدین شنیده

    پاسخحذف
  4. خانم اقبال محترم من از شما متشکرم که حرف دل من و بسیاری دیگر را زدید. خانم شبنم مدد زاده خوب میداند که در همان زندان تعداد بسیار کمی از زندانیان از مجاهدین حمایت می کردند. در بیرون نیز همینطور هست. متاسفانه شبنم تحت تاثیر احساسات خواهر و برادرش که در اشرف کشته شدند حرف میزند. ولی مطمئن هستم با هوشی که از او سراغ دارم بزودی به این مسئله اشرف پیدا کرد. درود بر شهامت شما

    پاسخحذف